محمد معینمحمد معین، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

ماه کوچولوی آسمون زندگی مامانی و بابایی

ماممممممممممممممممممم

1393/1/23 13:38
نویسنده : مامان مریم
265 بازدید
اشتراک گذاری

پسر مامان خیلی خوشحالم که اولین شبه کلمه رو تونستی ادا کنی الهی فدات بشم گلم. تا به حال وقتی کلمه های "بابا" و "ماما" رو میگفتیم، تمرین تکرار میکردی.از دو ماهگی با شنیدن کلمه "بابا"، میگفتی:آآآآآآآ و با شنیدن کلمه "ماما"، لباتو جمع میکردی تا بتونی بگی "مممم". تا اینکه:

نوزدهم فروردین ماه بود. قرار بود شب کلی مهمون برامون بیاد و من یه عالمه کار داشتم. تو هم همش بهونه میگرفتی که بغلت کنم. گذاشتمت روی تخت و با صدای بلند باهات حرف میزدم و شعر میخوندم تا آروم بشی. اما تو اصرار داشتی که بغلت کنم. یه لحظه برگشتم و نگاهت کردم. دیدم غریبونه بغض کردی و میگی:مامـــــــــــــــــــــــــــــــ . (یعنی مامان)

الهی مامان قربونت بره.هم دلم برات سوخت و هم خیلی خوشحال بودم. از خوشحالی سریع بغلت کردم  تا بالاخره تو بغلم خوابت برد.و

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان طاها کوچولو
28 فروردین 93 13:11
آخی اشکمو در آوردی مامان مریم آره دیگه بیچاره بچه مامان گفته.چرا بچه ها اینجوری هستند طاها که کلا بغلییییییییییی شده،اصلا میگه منو به هیچ وجه زمین نذار ،برای چی منو زمین میذاری میری کاراتو میکنی.اگه بهش توجه نکنم یه گریه ای میکنه که دیگه آروم کردنش مکافاتهواکثرا هم گریه کردنی مه میگه نمیدونم همون مامان گفتنه