محمد معینمحمد معین، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

ماه کوچولوی آسمون زندگی مامانی و بابایی

هفته سی و پنجم

1392/9/9 21:36
نویسنده : مامان مریم
242 بازدید
اشتراک گذاری
هفته سی و پنجم بارداری
 
محمد معین قشنگم به لطف خدا این هفته هم گذشت. این روزا خیلی سخت می گذره. انگار ساعت ها همش خواب می مونن.

با وجودی که رشد فیزیکی اعضای بدنت کم می شه، ولی مغز به طور خارق العاده ای در حال رشده .خبر خوش اینه که احتمال به دنیا اومدنت از هفته سی و پنجم به بعد خیلی زیاده به این معنی که مشکلی تو این دوره ان شاء اله پیش نمیاد. هرچند استرسی که این روزا دارم تحمل می کنم تو تموم عمرم نداشتم. تو حالا حدود 45.8 سانتی‌متر قد و 2330 گرم وزن داری. جمجمه‌ات هنوز نرمه و کاملاً سخت نشده. اما چیز زیادی هم نمونده تا بپری تو بغل مامانی.

دوستت دارم کوچولوی دوست داشتنی من.

خدایا خیلی خیلی خیلی بیشتر از فبل عاشقتم. واسه لطفت که هر لحظه شامل حالم می شه هزاران بار سپاس.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

حامد(جوون دهه شصتی)
13 آذر 92 19:10
به به بسلامتی پس قضیه از این قراره... ایشالله که قدمش خیر باشه و بیشتر از پیش به زندگیتون رونق ببخشه
خاله حکیمه(مامان غزل)
13 آذر 92 20:24
ای پسر کوچولو بیا که همه منتظر اومدنت هستند. مامانی دیگه طاقت نداره، درکش می کنم، بیا تا مامانی با دیدن روی ماهت خستگی از تنش در بیاد. این شب و روزهای آخر مامانی به خاطر سنگینی نه خواب داره ، نه استراحت، امّا چون به خاطر توئه، شیرین تحمل می کنه روزای آخر به خاطر کوچیک شدن مثانه، آدم همش تو دستشوییه راستی شکر خدا خوبیش اینه که هوا خنکه، و مامانت کمتر احساس گر گرفتگی و گرما میکنه، چون بچه های پسر باعث میشن حرارت بدن مادر خیلی بالا بره
غزل جون
13 آذر 92 20:32
سلام محمّدمعین جون زود زود بیا مامانت طفلی دیگه خسته شده مامان من که آخرا همش دستشویی بود، چون خیلی فشار می آوردم مامان تو چی؟ بیا تا صورت ماهتو چنگ بندازم
غزل
13 آذر 92 20:32
سلام محمّدمعین جون زود زود بیا مامانت طفلی دیگه خسته شده مامان من که آخرا همش دستشویی بود، چون خیلی فشار می آوردم مامان تو چی؟ بیا تا صورت ماهتو چنگ بندازم