شاهکارهای محمدمعین جون
ماه پسرم حالا که تقریبا پنج ماه و نیم سن داره، کارهای زیادی رو یاد گرفته و انجام میده که تا به حال نشده بود ازشون عکس بگیرم. اینم از شاهکارهای پسری:
مراحل درآوردن یک عدد کلاه از سر (از شاهکارهای 2ماهگی):
توضیح: پسر طلا همیشه از کلاه بیزاره. مدلش هم فرقی نداره.
مراحل در آوردن یک عدد شلوار از پا (از شاهکارهای سه و نیم ماهگی):
توضیح: تا این مرحله به کمک مامان انجام شد و از این جا به بعد به عهده پسری بود.
... و سر انجام، خرسند از این موفقیت:
توضیح: تقریبا یک ماه هست که پسر طلا یاد گرفته موقع پوشیدن شلوار، خودش پاهاشو میاره جلو، اما متاسفانه نشد ازش عکس بگیرم.
انواع متفاوت غلتیدن:
آموزش اعداد:
توضیح: پسر طلا به تازگی نسبت به تکرار اعداد واکنش نشون میده و داره اعداد یک و دو رو با انگشت های کوچولوش یاد میگیره. وقتی اعداد رو با دست بهش نشون میدم انگشتهاشو تکون میده و با نگاهش با انگشتهای من مقایسه شون میکنه.
بعضی از روشهای مفید دست خوردن:
توضیح: این عکسا مربوط به دست خورون بود. انشالا بعدا از انگشت خورون های متفاوت هم عکس خواهم گرفت.
نشستن و راه رفتن به کمک دیگران:
توضیح: پسر طلا میتونه بدون کمک واسه چند لحظه فقط چند لحظه بشینه اما تا بحال موفق به عکس گرفتن نشدیم.
گرفتن اشیا و شناخت اسباب بازی ها:
توضیح: محمدمعین جون توی عکس دوم اسباب بازیهایی که قصد بازی با اونها رو نداشته پرت کرده پایین تا مزاحمش نباشن. در کل علاقه زیادی به گرفتن اشیا، کشیدن موها، و هدایت هر چیزی به سمت دهانش رو پیدا کرده. ضمنا به لطف زندایی جون عاشق توپ بازی شده به کمک پاهاش توپ رو میگیره و اونو به دستش میرسونه و باهاش بازی میکنه.
ادای الفاظ:
محمدمعین جون از 3 ماهگی دَدَ گفتن رو شروع کرده و از دیشب درمقابل "عزیزم" گفتن مامان به ادای لفظ " اَ دی دَ " پرداخت.
ضمنا موقع خوردن به به مهارت زیادی در آواز خوندن و پاشیدن به به موجود در دهانش به بیرون رو داره.
مامان رو به خوبی درک میکنه و هروقت هرجا و پیش هر کس کم میاره بلند بلند میگه " مَ مَ مَ ".
فعلا همینا یادمه تا بعدا بیام و بقیه شو بنویسم.