محمد معینمحمد معین، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

ماه کوچولوی آسمون زندگی مامانی و بابایی

5ماهگی ناز پسرم

به تو می اندیشم ای سراپا همه خوبی تک و تنها به تو می اندیشم همه وقت همه جا من به هر حال که باشم به تو می اندیشم تو بدان این را ، تنها تو بدان تو بیا تو بمان با من تنها تو بمان جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب من فدای تو به جای همه گلها تو بخند (پنجمین ماه با هم بودنمان مبارک)     ...
10 خرداد 1393

پرنیای مهربونم اولین سالروز بودنت مبارک

یکسال پیش چشمانت را باز کردی و دنیا غرق نگاه زیبایت شد. زیبایی های دنیا از آمدن تو پیدا شد روزها گذشت و چهره زیبایت در آسمان دلمان آفتابی شد دریای زندگی به داشتن مرواریدی چون تو مینازد همه زیبایی های دنیا با آمدنت، می آید و اینگونه زندگی با تو زیبا میشود. امروز روز میلاد دوباره توست و خورشید به انتظار دیدن دوباره توست و این لحظه قشنگترین ساعت دنیاست. تو به دنیا آمدی و دنیا مات و مبهوت زیبایی وجود توست. همه جا را سکوت فرا میگیرد تا خدا صدای زیبای تو را بشنود. فرشته اردیبهشتی ، 28 اردیبهشت اولین سالروز لمس بودنت مبارک. پی نوشت: عکسی که اول پست گذاشتم عکس پرنیا بانو، چند ساعت بعد از تولدشه. این پرنیا بانو...
31 ارديبهشت 1393

روز پدر با تاخیر مبارک

I Know ill need you till the stars all burn away. میدانم که به تو نیاز خواهم داشت تا زمانیکه ستارگان همه خاموش شوند. بهترینم، تکیه گاه امن من و محمد معین! روز پدر در اولین سالی که پدر شدی مبارک! زندگی بار گرانی ست که بر پشت پریشانی توست. کار آسانی نیست نان درآوردن و غم خوردن و عاشق بودن! پدرم کمرم از غم سنگین نگاهت خم باد! روزت مبارک بهترین پدر دنیا! پدر دومم، عموی خوبم! کمترین آرزویم این است: هرگز با چشمان مهربانت نامهربانی روزگار را نبینی روزت مبارک! پدر بزرگ نازنینم! سایه ات همیشه بر سرمان مستدام باد! روزت مبارک. ...
31 ارديبهشت 1393

یک روز خوب در کنار یک دوست خوب

وقتی واسه مراسم عقد دایی جون رفته بودیم تهران، همش مزاحم پرنیا جونی و مامان و باباش بودیم. خیلی اذیتشون کردیم. پرنیا  جونی و مامان و باباش مارو ببخشین. پرنیا  دخمل خاله منه که من بهش میگم ممل. آخه خیلی ناز و مهربونه و  تو رو بینهایت دوست داره. اونقدر که از اول صبح که از خواب بیدار میشد تا آخر شب که میخوابید هر وقت چشمای نازش به تو می افتاد میدوید به سمتت تا تو رو بوس و ناز کنه. وقتی هم کسی تو رو بغل میگرفت، داد میزد و گریه میکرد تا تو رو ازش دور نکنن. و نکته جالب توجه این که پرنیا جون به نام بوس کردن، دیگران رو گاهی با دندونای کوچولوش گاز میگیره از جمله منو. اما هیچوقت هیچوقت تو رو گاز نگرفت و همیشه با مهربونی بوست کرد. یکی...
27 ارديبهشت 1393

دومین سالگرد یکی شدن مامان و بابا

محمدمعینم! 13 اردیبهشت دومین سالگرد ازدواج مامان و بابا بود . یکی از زیباترین روزهای خدا! اون روز پسر خوبی بودی تا مامان به کارهاش برسه! البته چون مامان جون خونمون بود و باهات بازی میکرد من تونستم به کارهام برسم و تا شب که بابا و باباجون و دایی جون اومدن کلی هنر نمایی کردم: و اما.... آقا محمدمعین در جشن دومین سالگرد ازدواج مامان و بابا: قابل عرض اینکه: اولا رنگ سبز زیبای کیک رو زنداداش گلم برام تهیه کرد. ثانیا کوفته تبریزی خوشششششششمزه ای که ملاحظه فرمودین زنداداش نازم تهیه کرده و از ورامین برام فرستاده بود. اینم از مزایای داشتن یه زنداداش هنرمند! دست گلت درد نکنه عزیزم!  ...
26 ارديبهشت 1393

دست شما بی بلا

مهربونایی که بهم هدایای نقدی و غیر نقدی زیبا و خوشمل و ناناز دادین ممنون. اینا بعضیاشه: (مامانی و بابایی ممنون) (عمه و شوهر عمه مهربون دست شما درد نکنه) (دایی و زندایی گلم مرسسسسی) (فاطمه زهرا جون و محمدداوود خان ممنونم) دست همتون بی بلا، همه با هم برین کربلا! پی نوشت: عمو جونی ها، خاله جونی ها، دوست جونی ها، شما که لطف میکنین میایین دیدن وبم چرا نظر نمیزارین؟؟؟؟؟ اگه میزارین چرا خصوصی میزارین؟؟؟؟؟ آخه چرااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ...
26 ارديبهشت 1393

چهار ماهگی پسرم

 برام هیچ حسی شبیه تـــو نیست کنار تـــــو درگیر آرامشـــــــــــــــــــــم همین از تمام جهان کافیـــــــــــــه همین که کنارت نفس میکشـــــــــــــــم برام هیچ حسی شبیه تــو نیست تــــو پایان هر جستجوی منـــــــــی تماشای تـــــو عین آرامشـــــــــــه تــــو زیـــباتــــرین آرزوی منــــــــــی   محمد معینم! تقارن چهارماهگی تو و تولد 28 سالگی مامان (با یک روز فاصله) فرخنده باد! راستی امروز تولد عمو مجتبی(بابای پرنیا جونی) هم هست. عمو جون تولدت مبارک. ...
3 ارديبهشت 1393

336 ماه بندگی

فرزندم! امروز باران بارید و خوابی آرام میهمان چشمان تو شد. و من می اندیشیدم به بارانی از سر شوق برای بودن و به روز "بودن" و به روز "بود" شدن و به روز تولد! و در چهره پاک و معصوم تو، عظمت خلقت را به قلم زیبای الهی به نظاره نشستم. و به یاد آوردم عشق را! "عشق"، واژه ای که همه معناست و اما تعریفی از آن نیست. همه هستی ست و در هر کجا نیست. کودکم! خداوند روزی زمین را آفرید و آن را مهد عشق و خوبی قرار داد و روز دیگر انسان ها را متولد کرد تا امپراطوری عشق را برپادارند اما... اما انسان ها متولد شدند و عشق را، زیبایی را، مهربانی را و همه خوبیهای دنیا را قربانی نفس سرکش خویش نمودند. و فراموش کردند که خداوندگار عالم...
3 ارديبهشت 1393

زیباترین گل دنیا

شما چه گلی رو دوست دارین؟ چه رنگی از گل مورد علاقه تون زیباتره؟ عطر چه گلی رو میپسندین؟ این گل: زیبا ترین گل زندگی ماست. خدا گلهای زیبای زندگیتون رو حفظ کنه. لطفا واسه سلامتی گل همیشه بهار زندگیمون، کامتون رو معطر کنین به ذکر صلوات. اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم ...
3 ارديبهشت 1393